سفارش تبلیغ
صبا ویژن


منتظر

سید فاضل , امیر اسحاق استرآبادى به پدر علامه مجلسى (ره ) فرمود: یک سال با جمعى از حجاج با قصد تشرف به بیت اللّه الحرام به طرف مکه مى رفتیم .
در راه به جایى رسـیـدیـم کـه از آن جا تا مکه هفت منزل مسافت مى باشد.
اتفاقا من بنا به دلایلى از حجاج عقب افتادم و قافله از نظرم ناپدید شد و تنها ماندم و راه را گم کردم .

حیران و سرگردان و هراسان در بـیـابان ماندم و چون براى پیدا کردن راه به اطراف بیابان زیاد دویدم , تشنگى بر من غلبه کرد.
در ایـن جا دل به مردن دادم و اززندگى مایوس شدم .
ناگزیر و از روى بیچارگى آواز استغاثه به یا ابـاصـالـح رحـمـک اللّه ادرکـنى و اغثنى (اى اباصالح خدا تو را رحمت کند, مرا دریاب و راه را به من نشان بده ) بلند کردم .
نـاگـاه از دامن بیابان سوارى ظاهر شد و بعد از مقدارى نزد من آمد.
دیدم جوانى است خوشرو و گندمگون و خوش لباس که به هیئت بزرگان لباس پوشیده و بر شترى سوار است و ظرف آبى در دست دارد.
وقتى او را دیدم , سلام کردم و جواب شنیدم .
فرمود: تشنه هستى ؟ گفتم : آرى .
ظرف آب را به دستم داد.
به مقدار نیاز آشامیدم .
بعد از آن فرمود: مى خواهى به قافله برسى ؟ عرض کردم : آرى .
مرا پشت سر خود سوار کرد و به سمت مکه متوجه گردید.
عادت من آن بود که هرروز حرز یمانى را مـى خـوانـدم .
در ایـن جـا وقـتى در خود احساس راحتى نمودم و به خلاصى خود از آن مهلکه امـیـدوار شـدم , شـروع بـه خـوانـدن کردم .
آن جوان در بعضى از قسمتهاى حرز غلطهایى از من مى گرفت و مى فرمود: این طور که مى خوانى نیست , بلکه فلان طور بخوان .
مـدت کـمـى کـه گذشت به من نگاهى انداخت و فرمود: نظر کن ببین کجا هستى ؟ آیااین جا را مى شناسى ؟ وقتى خوب تامل کردم , خود را در ابطح (خارج مکه ) دیدم .
فرمود: پیاده شو.
هـمـین که پیاده شدم , برگشتم , ولى ایشان از نظرم غایب شد.
فهمیدم که او مولاى من حضرت صـاحـب الزمان (ع ) بود.
از جدایى او پشیمان شدم و از این که حضرت رانشناخته ام , متاسف شدم .
بـعد از هفت روز اهل قافله رسیدند و مرا در مکه دیدند, درحالى که از حیاتم مایوس و ناامید شده بودند, لذا این مطلب را مدرکى قرار دادند و به طى الارض مشهور شدم .
علامه مجلسى (ره ) مى فرماید: پدرم فرمود: من حرز یمانى را نزد او خواندم وتصحیح نمودم و در خصوص آن حرز به من اجازه داد


نوشته شده در پنج شنبه 91/2/14ساعت 12:56 عصر توسط نظرات ( ) |


Design By : Pichak