سفارش تبلیغ
صبا ویژن


منتظر

حاج ابوالقاسم یزدى فرمود: مـن از گـمـاشـتگان حاج سید احمد, که از تجار محترم یزد و معروف به کلاهدوز است ,بودم و با ایشان به سفر حج مشرف شدم .
در این سفر, مسیر ما از نجف اشرف و راه جبل بود.
سـه مـنـزل بـعد از نجف , یک روز صبح پس از طلوع آفتاب حرکت کردیم نزدیک دوفرسخ رفته بودیم , ناگاه شترى که اثاثیه روى آن بود و من بر آن سوار بودم , رم کرد ومرا با اثاثیه و بار انداخت و فرار کرد.
ارباب من هم غافل و هر چه صدا زدم که بیایید ومرا یارى کنید و شتر را بگیرید, کسى به حرف من گوش نداد.

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 90/1/31ساعت 7:41 عصر توسط نظرات ( ) |

یکى از شیعیان خاندان عصمت و طهارت (ع ) مى گوید: روزى نزد پدرم بودم .
مردى را دیدم که با او صحبت مى کرد.
ناگاه در بین سخن گفتن ,خواب بر او غلبه کرد و عمامه از سرش افتاد.
ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 90/1/31ساعت 7:33 عصر توسط نظرات ( ) |

عشق یعنی معنی بالا بلند
عشق یعنی دوری از هر دام و بند

گر که خواهی عشق را معنی کنم
بحر باشم بایدت باشی چو نم

عشق یعنی آتش اندر جان شدن
سوختن در آتش و درمان شدن

عشق یعنی ناله های فاطمه
خطبه خواندنهای او بیواهمه

عشق یعنی در تب و تاب علی
نام مولا بر زبان راندن جلی

عشق یعنی ماجرای کوچه ها
دانی آیا بر سرش آمد چه ها

فاطمه معنای عشق برتر است
ذوب در مولا و میرش حیدر است

فاطمه دستش بدامان علیست
عشق بازیهای زهرا منجلیست

عشق یعنی جان نثاری پشت در
از پی مولا دوید آسیمه سر

دست مولا را به هم پیچیده دید
از پی مولا و عشق خود دوید

گفت مولایم رهانیدش ز بند
روبهان حیله گر گیرید پند

بر سر پیمان خود جان را نهاد
هر چه جانانش بگفت آنرا نهاد

گفتش او جانم چه باشد بهر یار
میکنم قربانیش دار و ندار

عشق یعنی عشق زهرا و علی
جان یکی اندر دو قالب تن گلی

اینچنین مولای من تعلیم داد
درس عشق اندر نهاد من نهاد

نام زهرا دین و هم دنیای ماست
عشق پاکش آخرین سودای ماست

اول و آخر رضای فاطمه
منتهای آرزوی ما همه



شاعر:مجید امیری

 

نوشته شده در شنبه 90/1/27ساعت 11:46 صبح توسط نظرات ( ) |

عالم فاضل , سید محمد على تبریزى فرمود: مـادربـزرگ ایشان در تبریز, شبى به واسطه عارضه اى , خیلى در غم و اندوه فرو رفته ومشغول به گریه و زارى و توسل گردید.
در میان حسینیه که یکى از اتاقهاى منزل ایشان است و دائما در آن اقـامه عزا و ماتم مى شود, درختى مانند قندیل چراغى ظاهرگردیده و تمام آن شب مى درخشید, بحدى که تمام خانه و خانه همسایگان را نورمى بخشید.
سحر همان شب , حضرت ولى عصر عجل اللّه تعالى فرجه الشریف براى آن مکرمه ظاهر شدند ویک اشرفى عنایت فرمودند که از برکت آن اشرفى , خیرات و برکات بر او و بر نسل اوروى آورد و به مکه و مشهد مشرف شده و ثروتمند گردید


نوشته شده در شنبه 90/1/27ساعت 11:27 صبح توسط نظرات ( ) |

یعقوب بن یوسف اصفهانى مى گوید: در سال 281, با گروهى از اهل اصفهان , که از اهل سنت بودند, به حج بیت اللّه الحرام مشرف شدم .
وقـتـى وارد مـکـه شـدیم , بعضى از رفقا خانه اى را که در کوچه سوق اللیل و به نام دار خدیجه و دارالرضا (ع ) معروف بود, کرایه کردند.
در آن خانه پیرزنى زندگى مى کرد.

ادامه مطلب...

نوشته شده در شنبه 90/1/27ساعت 11:22 صبح توسط نظرات ( ) |

از فاو و فرات و فکه یادی باید

در جبهه جنگ نرم جهادی باید

در راه گذشتن ز حصار تحریم

این بار جهاد اقتصادی باید

سال جهاد اقتصادی مبارک و امیدوارم سالی سرشار از خوبی برای کشورمان و تمام کشورهای آزاده دنیا باشد.


نوشته شده در دوشنبه 90/1/15ساعت 2:14 عصر توسط نظرات ( ) |


Design By : Pichak